1- پرسش از تاریخ به اعتبار واقعه یا هویتهای برآمده از وقایعتاریخی، مهمترین نشانه اهمیت تاریخ است. زیرا جامعه انسانی که بدون تاریخ باشد، وجودندارد. در این صورت تا اندازهای مفروضات یاد شده، زمینه طرح بحث را فراهم می کند.به این معنا که اگر تاریخ با هستی و هویت جوامع نسبت دارد، تاریخ و تاریخ نگاری بهچه معنا است و چه نسبتی با هستی و هویت یک جامعه دارد؟ نظر به اینکه تاریخ هموارهمحل تلاقی و تنازع نگرشها و روایتهای مختلف است، پرسش یاد شده به این دلیل طرح شدهتا روشن کند که چگونه به تاریخ بنگریم و تاریخ را روایت کنیم؟
2- روش کنونی در تاریخنگاری وقایع جنگ ایران و عراق، بیش از آنکه ناظربر شناخت و ایجاد تفکر تاریخی باشد، تنها روایتهای منازعهآمیز را در درون مفهومتاریخ جای داده است. اگر برداشت یاد شده صحت داشته باشد، حوزه تاریخنگاری جنگ، بهدلیل تفکر و روش تاریخ نگاری، در آغازِ یک راه دشواری قرار دارد که چشم انداز آنبرای ترسیم فداکاریها و حفظ میراث تاریخی مقاومت در برابر دشمن» روشننیست.
3- تاریخ به معنای تحقق امر وجودی در زمان و مکان، ناظر بر تاریخمندیانسان و جوامع انسانی است. بنابراین توصیف واقعه و جزییات به تنهایی نمیتواند ازنظر روششناختی، موجب شناخت و ایجاد تفکر تاریخی شود. با این توضیح، آنچه هم اکنونبعنوان تاریخنگاری جنگ وجود دارد از چه مشخصه ای برخوردار است و چگونه باید موردبازبینی قرار بگیرد؟
تأملی بر تحول در مفهوم و مصداق جنگ – بخش اول
تاریخ ,باشد، ,تاریخی ,یاد ,تاریخنگاری ,تفکر ,و تاریخ ,تاریخ نگاری ,تاریخ و ,و هویت ,با هستی
درباره این سایت