اخیراً از سوی یکی از دیپلماتهای برجسته در دوران جنگ با عراق، دربرابر این پرسش قرار گرفتم که؛ آیا تا کنون جنگ ایران و عراق با سایر جنگ هامقایسه شده است؟ روشبررسی مقایسه ای- تطبیقی در موضوعات تاریخی و حتی اجتماعی رایج است و با نتایجدرخور توجهی همراه است. در پاسخ به پرسش یاد شده با مفروضاتی که نسبت به موضوعدارم و اطلاع از کارهای پژوهشی در حوزه جنگ ایران و عراق، بر دو نکته تأکید کردمکه بمعنای استفاده از روش نقد بیرونی و یا نقد درونی است:
الف) تا جایی که از مراکز پژوهشی و آثار منتشر شده اطلاع دارم، چنینپژوهشی صورت نگرفته و اگر هم انجام شده باشد، تا کنون منتشر نشده است.
ب ) تجربه آموزی از درس های جنگ با عراق در شرایط مشابه، از مسیربررسیهای تطبیقی- تاریخی عبور نمی کند، بلکه به نقد مفهومی- رفتاری نیاز است.
فرصت برای توضیح این موضوع نبود، بنابراین در این یادداشت به دلیل آناشاره خواهم کرد.
مسئله ما در مورد جنگ، از نظر معرفت شناسی محل بحث است. به این معناکه مفهوم جنگ را بعنوان یک امر مخاطره آمیز و استراتژیک، با مفهوم دفاع که ناظر برواکنش جامعه ایران به عراق است، جایگزین کردهایم. بنابر این، نظام ادراکیما از مفهوم جنگ نیاز به بازبینی دارد.
اما علت تاکید بر نقد معرفت شناسی» این است که، مفاهیم تجربی در یکجامعه از طریق روش مقایسهای- تطبیقی کسب و اصلاح نمی شود. نظر به اینکه شرایطتاریخی ایران در برابر عراق، منطق فهم از جنگ و ضرورت دفاع را شکل داده است،بنابراین با بررسی مفهومی- تاریخی باید علت جایگزینی مفهوم دفاع به جای جنگ را کهنوعی تقلیلگرایی است، نقد و بررسی کرد.
تأملی بر تحول در مفهوم و مصداق جنگ – بخش اول
جنگ ,نقد ,روش ,عراق، ,تاریخی ,مفهوم ,جنگ با ,جنگ ایران ,یا نقد ,در برابر ,ایران و
درباره این سایت